English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (6287 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
time sharing U اشتراک زمانی
throughput time U اشتراک زمانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
slice U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
cross compiling assembling U روشی که توسط ان یک فرد ازمینی کامپیوتر و کامپیوتربزرگ یا سرویس اشتراک زمانی استفاده میکند تابرنامه هایی را نوشته واصلاح کند و بعدا" درریزکامپیوتر بکار ببرد
Other Matches
synergic U با اشتراک مساعی دارای اشتراک مساعی
uptime U پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
ppm U Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
assembly U 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
meet U اشتراک
subscriptions U اشتراک
intercommunity U اشتراک
subscription U اشتراک
intersection U اشتراک
intersections U اشتراک
sharing U اشتراک
subescription U اشتراک
meets U اشتراک
subsoription U اشتراک
communality U اشتراک
abonne U حق اشتراک
participation U اشتراک
unity U اشتراک
mystic participation U اشتراک رمزی
time sharing U اشتراک وقت
shareware U اشتراک افزار
society U اشتراک مساعی
abonne U وجه اشتراک
unions U اشتراک منافع
union U اشتراک منافع
data sharing U اشتراک داده
overlapping U دارای اشتراک
overlaps U اشتراک داشتن
resource sharing U اشتراک در منابع
resource sharing U اشتراک منبع
overlap U اشتراک داشتن
societies U اشتراک مساعی
shared logic U منطق اشتراک
common statement U حکم اشتراک
franchise U حق اشتراک تجاری
overlapped U اشتراک داشتن
cooperate U اشتراک مساعی کردن
osculation U تماس اشتراک صفات
solidarity U اشتراک منافع ومسئولیتها
cost sharing contract U قرارداد اشتراک در هزینه ها
estate in common U اشتراک در مالکیت زمین
Count me in! U من حاضرم برای اشتراک!
resource sharing U اشتراک گذاشتن منبع
Intersection [set theory] U اشتراک [مجموعه] [ریاضی]
synergy U کار توام اشتراک مساعی
duumvirate U اشتراک دو نفرهم رتبه درکاری
subsoription U وجه اشتراک پول ابونمان
parallelism U ترادف عبارات اشتراک وجه
subscriptions U وجه اشتراک مجله تعهد پرداخت
subscription U وجه اشتراک مجله تعهد پرداخت
synergetic U دارای اشتراک مساعی همکاری کننده
OCE U مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک شی و فایل میدهد
open U مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
opened U مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
opens U مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
tops U نرم افزاری که به Apple Macintosh و IBMPC امکان اشتراک فایلهای شبکه را میدهد
helo U پیام عمومی شروع کار که دریک سیستم اشتراک زمان توسط ترمینالها بکار می رود
netware U که در محدوده سخت افزاری اجرا میشود و اشتراک فایل و چاپ و برنامههای server-diaf را پشتیبانی میکند
communication U کامپیوتر همراه با کارت مودم یا فکس که به کاربران شبکه در استفاده از مودم حق اشتراک میدهد
standards U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standard U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
Appleshare U نرم افزاری که به کامپیوتر Macintosh Apple اجازه اشتراک فایل ها و چاپگرها را با استفاده از یک فایل سرور میدهد
Mamihlapinatapai U نگاهی که ۲ نفر با یکدیگر به اشتراک میگذارند که در آن هردو میخواهند و مایلند که طرف مقابل حرفی بزند ولی هیچ کدامشان نمیخواهند آغاز کنند.
FTP U استاندارد TCP/IP برای انتقال داده بین کامپیوترها. یک پروتکل اشتراک فایل است در سط وح مختلف و مدلی از شبکه OSI است
Windows Explorer U گونهای از ویندوز که حاوی توابع ابتدایی اشتراک فایل peer-to-Peer است و نیز پست الکترونیکی , فکس و امکان زمان بندی
temporal U زمانی
time limit U حد زمانی
time limits U حد زمانی
monomial U یک زمانی
time sense U حس زمانی
sometime U یک زمانی
onetime U یک زمانی
timeline U خط زمانی
on <prep.> U در [زمانی]
synchrony U هم زمانی
simultaneeity U هم زمانی
eternity U بی زمانی
synchronization U هم زمانی
contemporaneousness U هم زمانی
whilom U یک زمانی
eternities U بی زمانی
estate in common U درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
time fire U تیر زمانی
time estimation U براورد زمانی
time error U خطای زمانی
time division multiplexing U تسهیم زمانی
time division multiplex U تسهیم زمانی
time disorientation U گم گشتگی زمانی
timetabled U برنامه زمانی
flashback U وقفه زمانی
lapses U فاصله زمانی
time flutter U اختلال زمانی
time jitter U اختلال زمانی
lapsing U فاصله زمانی
time preference U ارجحیت زمانی
time preference U رجحان زمانی
time bar U محدودیت زمانی
time preference U ترجیح زمانی
time path U مسیر زمانی
temporal maze U ماز زمانی
time interval U فاصله زمانی
time horizon U افق زمانی
time fuse U ماسوره زمانی
flashbacks U وقفه زمانی
temporal sign U علامت زمانی
mechanical time fuze U ماسوره زمانی
time constant U ثابت زمانی
temporal U جسمانی زمانی
time lag U تاخیر زمانی
time limit U محدوده زمانی
discrete time U با گسستگی زمانی
time limit U محدودیت زمانی
time scales U مقیاس زمانی
time limits U محدوده زمانی
time limits U محدودیت زمانی
time lag U فاصله زمانی
time lags U تاخیر زمانی
clock paradox U پارادکس زمانی
time base U مبدا زمانی
timetabling U برنامه زمانی
timetables U برنامه زمانی
continuous time U با پیوستگی زمانی
spatiotemporal U فضایی و زمانی
in a short time U در اندک زمانی
timetable U برنامه زمانی
time lags U فاصله زمانی
time study U بررسی زمانی
time dilation U پارادوکس زمانی
time scale U مقیاس زمانی
unit of time U واحد زمانی
When I came in U زمانی که من تو آمدم
interval U فاصله زمانی
yore U در زمانی بسیاردور
timed U زمانی موقعی
time U زمانی موقعی
time pressure U فشار زمانی
pressure of time U فشار زمانی
time yield limit U حد تسلیم زمانی
time slice U برش زمانی
timetrend U روند زمانی
timer switch U کلید زمانی
times U زمانی موقعی
schedule U برنامه زمانی
scheduled U برنامه زمانی
schedules U برنامه زمانی
time yield U تسلیم زمانی
time table U جدول زمانی
vintage model U الگوی زمانی
time score U نمره زمانی
time schedule U برنامه زمانی
lagged U تاخیر زمانی
timeline U تسلسل زمانی
lag U تاخیر زمانی
time quantum U ذره زمانی
time priority U تقدم زمانی
time priority U اولویت زمانی
time frame U چارچوب زمانی
time series U سریهای زمانی
no longer U نه دیگر [زمانی]
lapse U فاصله زمانی
time frames U چارچوب زمانی
lags U تاخیر زمانی
no longer U نه بیشتر [زمانی]
tdm U تسهیم زمانی ultiplexing
serve time <idiom> U زمانی رادرزندان بودن
time lag U فاصله زمانی مرده
rate of time preference U نرخ برتری زمانی
time average symmetry U تقارن میانگین زمانی
time lags U فاصله زمانی مرده
asynchronous time division multiplexing U تسهیم زمانی ناهمگام
magnetic time relay U رله زمانی مغناطیسی
low time constant U ثابت زمانی کوچک
input time constant U ثابت زمانی اولیه
inductive time constant U ثابت زمانی القا
high burst U تیر زمانی بالا
chronological U ترتیب زمانی وقوع
chronological U دارای ربط زمانی
distributed lag U توزیع فاصله زمانی
since he was in petticoats U از زمانی که بچه بود
cross sectional data U داده ها در یک مقطع زمانی
cotidal U دارای هم زمانی در طغیان اب
chronologic U دارای ربط زمانی
capacitive time constant U ثابت زمانی فرفیت
o technique U تحلیل عوامل زمانی
monsoons U باد وباران زمانی
synchronises U انطباق زمانی داشتن
time slicing U برش زمانی زدن
time series data U امار سریهای زمانی
vintage model U الگوی مقطع زمانی
time division multiplexing U انتقال چندتایی زمانی
time fire U تیراندازی با گلوله زمانی
timing U برنامه ریزی زمانی
time series analysis U تحلیل سریهای زمانی
synchronizes U انطباق زمانی داشتن
synchronize U انطباق زمانی داشتن
synchronising U انطباق زمانی داشتن
time sampling U نمونه گیری زمانی
age hardening U سخت گردانی زمانی
synchronised U انطباق زمانی داشتن
monsoon U باد وباران زمانی
Recent search history Forum search
1چیزی که عوض داره گله نداره
1confinement factor
1شما تا چه زمانی حراجی خواهید داشت؟
1معنی اصطلاحی nonconversation چیست؟
2زمانی که دندان من شروع به درد می کند
2زمانی که دندان من شروع به درد می کند
2Research approaches are often considered to fall into one of two mutually exclusive categories.
1چه زمانی باید اتاق تحویل بدم
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com